قدر این روزاتون رو بدونید

بعضی وقتها درهایی رو باز میکنیم که آمادگی مواجه شدن با چیزی رو که پشت در هست نداریم

من مدت زیادی رو سعی کردم تا بتونم اسم بیماری بچم رو پیدا کنم و بلاخره به نتیجه رسیدم

و البته آمادگیش رو نداشتم

شاید بهتر باشه اجازه بدیم بعضی از درها بسته بمونه

شاید اینجوری بیشتر امیدوار بمونیم - در هر صورت سعی کنید بیشتر از بچه هاتون لذت ببرید

خدای نکرده روزی میرسه که حسرت همه چیز رو میخورید

الان که با خودم فکر میکنم میبینم که اگه تمام مدتی که بچم رو گیر کاردرمان و مربی و کلاس و گفتار درمان کردم اگه میبردمش پارک بهتر بود

اگه به جایی اینکه تمام مدت غذاش رو مهندسی نمیکردم و به جای اینکه طبع سرد و گرم غذا برام مهم باشه هر چی رو که دوست داشت بهش میدادم بهتر بود

شاید اگه بجای اینکه هر روز این شهر و اون شهر اسیر دکتراش میکردم میبردمش مثلا باغ وحش بهتر بود

اگه بجای این همه آزمایش و سوزن و بیمارستان ....

هزاران شاید هست که ذهنم رو مشغول کرده

البته اون موقع تمام کارهام رو لازم میدونستم

ولی امروز اگر خدای نکرده شما هم تو راهی هستید که من و بچم به همراه خانوادم توش قرار داریم میتونم بهتون توصیه کنم بیشتر تو فکر تفریح و خوشحالی بچتون باشید

یه روزی من بیشتر از اینکه دخترم رو ببرم بازی کنه و تو پارکها بالا و پایین کنه،وقتش رو بیشتر گیر کاردرمان و گفتاردرمان میکردم ولی امروز که دیگه نمیتونه راه بره و بشینه و حتی غلط بخوره و گردنش رو نگه داره حسرت روزایی رو میخورم که ای کاش خوشحالی و شادی بچم رو تو اولویت بالاتری از درمانش میذاشتم

یه روزی من بیشتر از اونکه تو فکر لذت بردن بچم از غذا خوردنش باشم تو فکر این بودم که چی طبعش سرده و چی گرم؟ولی امروز که دیگه نمیتونه چیزی بخوره میگم ای کاش بیشتر بهش پفک میدادم

یه روزی من بیشتر از اینکه برای دخترم کارتونهایی رو که دوست داره بذارم،سعی میکردم براش فیلم های مرتبط با گفتار درمانی بذارم ولی امروز که دخترم دیگه نمیبینه پشیمونم که ای کاش بیشتر براش پلانگ صورتی میذاشتم

یه روزی من ...

بیشتر از بچتون لذت ببرید

بیشتر به فکر خوشحالی و خندش باشید