طب های کل نگر

سلام

نمیدونم نظرتون درمورد طب های کل نگر و تفاوتشون با پزشکی مدرن چیه؟ولی توصیه میکنم اگه موجب آزار بچتون نمیشه در کنار درمانهایی که برای بچتون دارید انجام میدید از اونها هم غافل نشید

یادتون باشه خیلی از بیماریها هستن که تا سن پنج سالگی میشه تاثییرای مثبتی رو توی درمانشون ببینید ولی بعد از اون سخته

برای مثال بد نیست تهران سری به آقای دکتر نویدیان فر که متخصص همیوپاتی هستن بزنید

یا اینکه طب چینی رو جدی بگیرید

باور کنید علیرغم اینکه تقریبا تمتم پزشکهایی که باهاشون سر و کار دارید اعتقادی به این جور درمان ها ندارن و گاهی اوقات پاسخ های امیدوار کننده ایی ازشون دریافت میکنید

البته تاکیید میکنم که ازشون به عنوان درمانهای مکمل استفاده کنید و نه جایگزین

مثلا یه مثال ملموستر بذارید براتون بزنم

اگه با تشنج سر و کار داشته باشید میدونید که افتادن گه گاه سر و گردن بچتون میتونه تشنج باشه

در کنار این افتادن های سر و گردن دستهای بچتون هم میتونه اغلب سرد باشه

و آتروفی مخچه هم که به معنی لاغری یا کوچک شدن مخچست و یه بیماری نادر ژنتیکیه و البته درمان هم نداره کودک معصومتون رو درگیر خودش کرده باشه

شما به پزشکتون مراجعه میکنید

و البته معمولا پیش نمیاد وقتی شما برای مواردی مثل موارد ذکر شده در بالا به پزشک مغز و اعصاب مراجعه میکنید پشت گردن بچتون رو لمس کنه!

ولی وقتی به یه متخصص طب سوزنی چینی مراجعه میکنید اولین کاری که میکنه اینه که پشت گردن بچه رو لمس میکنه و بعد احتمالا در رابطه با رگی صحبت میکنه که اونجاست و به علت گرفتگی عضلات اطرافش جریان خون کم شده، پس باعث شده که اتفاقاتی که بالا ذکر شد اتفاق بیوفته

و جالب اینجاست که وقتی از طریق سوزنهایی که مخصوص همینکار هستن میتونه اون گرفتگی عضلات رو بر طرف کنه و به اصطلاح رگ رو باز کنه اون وقت شما میبینید که دیگه سر و گردن نمی افته و دستها هم گرم شدن!

این که دقیقا این طب چه کار میکنه من نمیدونم ولی میتونم با اطمینان بهتون بگم اگر شما هم آخر خط هستید بهتون کمک میکنه

البته اگر واقعا این کاره باشه

و یادتون باشه پزشک مغز و اعصابتون اسمش تخصصش مشخصه و من قاعدتا نباید انتظار داشته باشم که بخواد این مواردی رو هم که طبیعتا آشنایی باهاشون نداره در نظر بگیره و در موردشون اظهار نظر کنه
پس از هر کس در رابطه با تخصص و تواناییش توقع داشته باشید

مشکلات بلع-جویدن و قورت دادن

سلام

خیلی سخته که دلبندتون دچار یه بیماری پیشرونده بشه و متاسفانه در کنار تمام مشکلاتی که براش به وجود اومده حالا شاهد این باشید که دیگه حتی نمیتونه غذاش رو با بجوه و قورت بده!

اگه شما هم این روزهای دردناک رو دارین تجربه میکنین فقط از خدا میخوام که بهتون صبر بده

ولی خوب چه کار میشه کرد وقتی زورمون به اراده پروردگار کودکمون نمیرسه؟

میتونید برا بچه لوله تغذیه نصب کنید

ولی بهتر اینه که به یک دکتر تغذیه مراجعه کنید و مشخص کنید با توجه به ذائقه بچتون چه برنامه غذایی رو میتونه بهتون پیشنهاد بده که خوردنش ساده باشه و کالری و انرژی مورد نیاز بچتون رو تامین کنه و البته شما بتونید با سرنگهای مثلا 60 سی سی که معمولا هم برای همین کار استفاده میشن اون غذاها رو با سرنگ و از طریق ریختن تو حلق بچه به خوردش بدید

بذارید واضح تر توضیح بدم

مثلا برای یه دختربچه پنج ساله روزانه حداقل 1300 کالری (و البته بیشتر) مورد نیازه و شما باید این میزان رو و طی مثلا شش وعده صبحانه و قبل از ناهار و ناهار و عصرانه و شام و قبل از خواب به خوردش بدید

شما میتونید غذاها رو مثل برنج و گوشت و از این قبیل رو با میکسر و غذا ساز میکس کنید و با سرنگ بهش بدید

و البته محاسبات کالری رو بهتره پزشک تغذیه براتون انجام بده ولی خوب بد نیست بدونید مثلا وقتی صحیت از گوشت میشه بیشتر از 150 گرم از گوشت سفید معادل 50 گرم گوشت قرمزه و مثلا 6-7 تا تخم بلدرچین معادل یک تخم مرغه و ...

یه نکته هم یادتون باشه که به طور کل غذاهایی که طبع سرد دارند برای بچه های تشنجی مناسب نیستن و از نظر اطبای طب سنتی باید با اصلاح کنندشون مصرف بشن مثلا ماست با پونه!

یه شیر خشک هم هست که البته کمی گرونه ولی خوب احتمالا لازمه برا بچتون استفاده کنید

اسمش نوترینودرینک هست و از نظر غذایی تقریبا کامله و هر لیوان 150 میلی لیتری اون اگه اشتباه نکرده باشم معادل 300 کالریه فقط دقت داشته باشید که تا دو ساعت بعد از درست کردنش بهتره استفاده شده باشه

میوه جات رو حتما آب بگیرید و همون موقع بدید بچه بخوره

بهتره از شربت زینک پلاس و امگا سه هم استفاده کنید

عسل و بستنی و دنت و مغز تخمه تو برنامتون باشه

حواستون باشه برنامه غذاییتون تکراری نباشه و مواردی مثل موز که موجب یبوست بچه میشن مرتب تو برنامشون تکرار نشه

.

.

.

خدیا به همه ما صبر بده تا پشت عزیز دلمون رو خالی نکنیم

سیناکتن

سلام
گاهی اوقات یک سری از بیماریها نسبت به کورتون پاسخ مناسب میدن و پزشک معالج فرزند شما علیرغم تمام مشکلاتی که کورتون از پوکی استخوان گرفته تا خشکی پوست و ... لازم میدونه که از اون استفاده کنه.
یکی از این داروها اسمش سیناکتین هست.البته معمولا برای بیماران ام اس استفاده میشه.(تنوع دارویی معمولا زیاده)
نکته ایی که مهمه اینه که این دارو بنا بر نقل قول عده ایی از عزیزانی که استفاده کردن گویا تولید ایرانش برای بعضی مشکلاتی رو ایجاد کرده و در این مورد معمولا توصیه به تهیه خارجی اونه.
گاهی حتی آمپولهای خارجیشم بعد از تزریق ایجاد مشکلاتی از سکسه و سردرد و سرماخوردگی و تاثیر روی کلیه ها رو به همراه دارن.
ولی البته ما اینجا صحبتمون در مورد کودکانه!
در مورد کودکان معمولا پزشکان از متد ژاپنی استفاده میکنن که اغلب به این صورته که مثلا برای یه بچه پنج ساله سه دهم از واکسن رو توسط سرنگ های انسولین به صورت عضلانی تزریق میکنن.
عضله باسن یا بازو اینجا تفاوتی نداره ولی چون رسیدن به عضله دست راحت تره بهتره تو دست تزریق شه
یک نکته که باید دقت کنید اینه که سرنگ های انسولین سوزنشون کوتاهه و برای تزریق تو عضله حتما باید سوزنش عوض بشه
البته خیلی هم نگران نباشید و اگه علیرغم اینکه باید عضلانی تزریق بشه،زیر جلدی هم تزریق کردن تقریبا تمامش جذب میشه و تاثیرش رو میذاره
نکته دیگه اینکه حواستون باشه که این آمپولها نگهداریشون به صورت یخچالیه و تو گرما و حتی دمای محیط (البته نه کوتاه مدت) تاثیرشون رو از دست میدن.پس دقت داشته باشید که زمان انتقال واکسن از خونتون تا درمانگاه محل تزریق ترجیحا به همراه یخ حملش کنید.
و اما در مورد متد ژاپنی که ذکر شد معمولا به اینصورت عمل میکنن که هفته اول سه نوبت تزریق انجام مشه،هفته دوم و سوم دو نوبت تزریق و هفته چهارم هم یک نوبت.که همونطور که قبلا گفتم مثلا سه دهم از واکسن در هر نوبت تزریق میشه البته ممکنه پزشکتون تصمصم بگیره هفته اول دو دهم رو طی پنج نوبت تزریق کنه که تو هر دو روش میزان تزریق به اصطلاح ایمن هست و برای بچه مشکلی رو قاعدتا نباید ایجاد کنه.

ای کاش امیدمون رو از دست ندیم

سلام

سال نو مبارک

امیدوارم به همه آرزوای خوبتون تو سال پیش رو برسید

و اگر هم اوضاع برای شما هم بر وفق مرادتون نیستاز خدا میخوام روزگارتون سخت تر از اینی هست نشه

و امیدوارم اگه امید از زندگیتون رخت بربسته دوباره احساسش کنید و به زندگیتون برگرده

...

بعضی حرفها گفتنشون سخته

سخت

.

.

.

طبق روال گشته بازم از سر زدن های دور به دورم عذرخواهی میکنم

امیدوارم اگه از مطالعه کنندگان مطالب این وبلاگ هستید تونسته باشم خدمتی بهتون کرده باشم